انجمن صنعت مخابرات (TIA) میخواهد یک «استاندارد واحد» تدوین کند؛ با شاخصهای مشترک برای ارزیابی تأمینکنندهها، سنجش عملکرد سایتها و الزامات زیستمحیطی. چند هایپراسکیلر بزرگ—از جمله گوگل—هم در این کار مشارکت دارند.
صنعت مراکز داده با یک معضل فوری روبهروست: چطور همزمان با جهش تقاضا برای هوش مصنوعی و رایانش ابری، کیفیت و پایداری خدمات را حفظ کند. این رشد بیسابقه موجی از ساختوساز در سراسر جهان بهراه انداخته و بسیاری از مدیران نسبت به نبود یک استاندارد واحد برای شیوههای ساخت و پروتکلهای عملیاتی هشدار میدهند.
برای ساماندادن به این پراکندگی، TIA اوایل اکتبر اعلام کرد که در حال تدوین «استاندارد کیفیت مرکز داده» است؛ چارچوبی که قرار است معیارهای صنعت را مشخص کند. هدف روشن است: کمک به شرکتها برای ارزیابی تأمینکنندهها، تضمین عملکرد یکنواخت در سایتهای مختلف، و ترویج رویههای سبزتر در بهرهبرداری از مراکز داده.
برای بررسی ابعاد و اثرات این برنامه، Data Center Knowledge با «مایک ریگن»، معاون عملکرد کسبوکار TIA و رهبر QuEST Forum، گفتوگو کرده است. او از موانع فنی که این استاندارد میخواهد حل کند، همکاریهای لازم برای موفقیت، و پیامدهای آن برای زیرساخت دیجیتال آینده میگوید.
(این گفتوگو برای وضوح و اختصار ویرایش شده است.)
بیشتر بخوانید: روشهای خنکسازی مراکز داده
استاندارد کیفیت مرکز داده دقیقاً چه اجزا و مؤلفههای فنی را پوشش میدهد؟
مایک ریگن: تمرکز اولیه بر کیفیت «زیرساخت فیزیکی و سامانهها» خواهد بود. یکی از نخستین تصمیمهایی که گروه کاری—که اکنون در حال شکلگیری است—میگیرد، تعیین همین مؤلفههای مشمول استاندارد است.
نمونههایی از حوزههایی که ممکن است پوشش داده شوند:
-
مدیریت، تنظیم و تولید برق
-
UPS و ذخیرهسازهای انرژی
-
توزیع برق
-
سرمایش و دفع حرارت
-
مدیریت جریان هوا و کانتینمنت
-
رکها، کابینتها و سایر سختافزارهای مکانیکی
-
کابلکشی ساختیافته و شبکهٔ پسیو
-
سامانههای اطفا، اعلام حریق و ایمنی جان
-
اجزای امنیت فیزیکی
بیشتر بخوانید: ۵ تکنیک طلایی بهینهسازی برق مراکز داده
این ابتکار چه اثری بر کارِ روزمرهٔ اپراتورها، تأمینکنندهها و مشتریان میگذارد؟
ریگن: وجود یک استاندارد صنعتی، هم به اپراتورهای مرکز داده و هم به تأمینکنندهها کمک میکند؛ چون یک چارچوب مشترک از انتظارات، اعتماد و معیارهای قابلاندازهگیری میسازد.
برای اپراتورها یعنی کیفیت یکنواختِ کالا و خدمات، ایمنی و قابلیت اتکای بیشتر؛ در نتیجه ریسک پایین میآید و مقایسهٔ فروشندگان سادهتر میشود.
برای تأمینکنندهها یعنی مسیری روشن برای بهبود فرایندها، افزایش بهرهوری و کاهش عیب؛ و با دریافت گواهیِ شناختهشده، ورود به بازارهای جدید آسانتر میشود.
وقتی هر دو طرف روی الزامات و واژگان استاندارد به تفاهم برسند، سوءتفاهمها کم میشود، ممیزیها روانتر پیش میرود و همکاری در کل زنجیرهٔ تأمین بهتر میشود؛ این یعنی بهبود مستمر و روابط بلندمدت بر پایهٔ شفافیت و پاسخگویی.
در نهایت سود اصلی به مشتری و کاربر نهایی میرسد؛ چون با اطمینان از پایداری و عملکردِ قابلراستیآزمایی، میدانند زیرساخت دیجیتالشان روی عملیاتی مدیریتشده و در حالِ بهبود دائمی بنا شده است.
مزایای یک «استانداردِ قابلگواهی»
-
شناختهشده در سطح بینالمللی: گواهی، سند عینی است که محصول/خدمت/فرایند با الزامات مشخص همخوانی دارد.
-
عملکرد یکنواخت میان مناطق و ارائهدهندگان مختلف: استانداردها رفتار یکسان در چندین مرکز داده یا شریک را ممکن میکنند تا مشتری با خیال راحت مقیاس بدهد یا بارهای کاری را جابهجا کند.
-
حل مسئله سریعتر و قابلپیشبینیتر: فرایندهای کیفیتِ تعریفشده، زمان واکنش را کوتاه میکنند و «درسآموختهها» را در کل سیستم جاری میسازند تا خطا تکرار نشود.
-
میدان رقابت منصفانه: گواهی به همسطحشدن نتایج میان تأمینکنندهها کمک میکند.
-
مزیت رقابتی: گواهی میتواند یک سازمان را از رقبا متمایز کند، درِ بازارهای تازه را باز کند و حتی پیششرط همکاری با برخی مشتریان یا صنایع باشد.
-
بهبود مستمر: الزامِ پایش، ممیزی و ارتقای مداومِ نظامهای مدیریتی تا شیوههای کیفی همیشه بهروز و مؤثر بمانند.
-
صرفهجویی هزینه: استاندارد واحد، نیاز هر اپراتور به تدوین الزامات اختصاصیِ پیچیده برای تأمینکنندهها را حذف میکند. تأمینکنندهها فقط با یک مجموعه الزامِ پذیرفتهشده روبهرو هستند و اپراتورها بهجای ممیزیِ تکتک فروشندگان، از ممیزانِ آموزشدیدهٔ نهادهای صدور گواهی استفاده میکنند.
بیشتر بخوانید: آژیر قرمز در ابر آمازون؛ دهها سرویس محبوب از دسترس خارج شد
مشارکت گوگل و سایر شرکا چه اثری بر تدوین و دامنهٔ استاندارد دارد؟
ریگن: حضور گوگل بهعنوان یکی از هایپراسکیلرهای پیشرو، فوراً به این ابتکار «اعتبار» و «شتاب» میدهد. همین همراهی علاقهٔ گستردهای در کل اکوسیستم ایجاد کرده و نشان میدهد تدوین یک استاندارد قابلگواهیِ ویژهٔ مراکز داده هم «ضروری» است و هم «فوری». چند هایپراسکیلر، اپراتور و تأمینکنندهٔ دیگر هم اعلام همسویی کردهاند و در حال طیکردن تأییدهای داخلی برای پیوستن رسمی هستند. بهمحض اینکه مجاز شویم، خبر مشارکتشان را اعلام میکنیم.
این استاندارد را صنعتِ مراکز داده «برای خودش» میسازد. نقش TIA بیطرفانه است: مدیریت فرایند، تسهیل همکاری و اطمینان از اینکه صدای اپراتورها و تأمینکنندهها بهطور برابر شنیده میشود. مأموریت ما فقط حمایت از اعضا و هدایت چارچوبی است که بازتابدهندهٔ دانش جمعی، اولویتها و نوآوریهای این بخش باشد.
بیشتر بخوانید: بزرگترین مرکز دادهٔ هوش مصنوعی با ۴۵۰هزار GPU
نسبت این استاندارد جدید با گواهیها و چارچوبهای موجود چیست و چطور با آنها یکپارچه میشود؟
ریگن: مراکز دادهٔ امروزی به یک استاندارد «ویژهٔ کیفیت» نیاز دارند. این استاندارد با اسناد و استانداردهای موجود فرق دارد، اما کنار آنها مینشیند و همافزا عمل میکند—هیچ استانداردی بهتنهایی همهٔ مسائل را حل نمیکند.
هدف ما «تکمیل» چارچوبهای موجود است، نه «تکرار» آنها. برای نمونه، ANSI/TIA-942-C روی الزامات تأسیسات تمرکز دارد و ISO 9001 نظامهای مدیریت کیفیت سازمانی را پوشش میدهد؛ ابتکار TIA دقیقاً سراغ «کیفیت فرایند»، «عملکرد تأمینکننده» و «بهبود مستمر» میرود. علاوهبر آنچه باید ساخته یا ایمنسازی شود، یک لایهٔ حیاتی اضافه میکنیم: تعریف اینکه فرایندها در کل چرخه—ساخت، بهرهبرداری، نگهداری و شبکهٔ تأمینکنندگان—چگونه «سنجیده»، «بهبود» و «راستیآزمایی» شوند.
با نگاشت الزامات و استفاده از ساختاری هماهنگ با High-Level Structure مربوط به ISO، امکان «ممیزیهای یکپارچه» فراهم میشود؛ یعنی همپوشانی و دوبارهکاری میان گواهیهای امنیتی، زیستمحیطی و عملیاتی کاهش مییابد.
خلاصه اینکه این استانداردِ کیفیتِ مراکز داده، نقش «ستون فقرات مدیریت کیفیت» را بازی میکند: چارچوبهای موجود را بههم متصل و تقویت میکند تا سایتهای دارای گواهی فقط روی طراحی و امنیت توقف نکنند، بلکه در «تمام چرخهٔ عمر و زنجیرهٔ تأمین» با کاراییِ قابلسنجش و قابلتکرار عمل کنند.
عضویت
ورود